افتخار به داشتن ویژگیهایی است که خود انسان در داشتنشان هیچ نقشی ندارد:
مثلِ : « چهره، قد،رنگ چشم، ملیت، ثروت خانوادگي و...»
«از چیزایی که خودتان به دست آورده اید حرف بزنید...
مثل: انسانیت، مهربانی، گذشت، صداقت و...!!!»
ایام ب کام 🌹🌹🌷🌷🍃🍃
ایام ب کام 🌹🌹🌷🌷🍃🍃
دانلود در لینک زیر 👇
www.beeptunes.com/album/3420491
☝
صدا تبدیل به موسیقی،
حرکت تبدیل به رقص،
لبخند تبدیل به خنده،
ذهن تبدیل به مراقبه،
و زندگی تبدیل میشود به جشن...
چرا که ذهن قادر است از جهنم، بهشت بسازد...
زندگیتان سرشار از امواج مثبت... شب بر شما خوش
🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼
غیبت منو ببخشید و عذرخواهم بابت جواب ندادن نظرهایی ک شما عزیزان گذاشتید و من معذور بودم 🌹
از کسانی ک برای آموزش دوتار کامنت گذاشته بودند تقاضا دارم دوباره برای من در همین پست ارسال کنید شماره تماستون رو 🎶🎵🎼
با سپاس ایام ب کام 🌹
تو دانی مولوی از عشق لبریز نشد جز با نگاه شمس تبریز

واسه همه ما اتفاق افتاده که زندگی مون دچار نوعی روزمرگی میشه گاهی تو محیط کار دچار روز مرگی میشیم و زندگی شغلیمون دچار این وضعیت میشه
گاهی از نقطه نظر عاطفی این مشکل پیش میاد ، گاهی زندگی خانوادگیمون همین بلا به سرش میاد و ....
در این اثنا و در این بحبوحه به قول یکی از عزیزان یک دم مسیحایی چاره ساز می شه و ناگهان همه چیز رنگ دیگه ای به خودش میگیره ....
بله ....

ناگهان شمس تبریزی هویدا میشود ....
فکر نکنید شمس فقط بر مولانا تجلی یافت . بلکه این مسیحا نفس افسونگر ممکنه هر کدام از ما رو در یک بزنگاه خیلی حساس غافلگیر کنه و چه مبارک دمی ست آن دم

آری ...
و من نیز در یکی از همین روزهای تکراری که هوای زندگی ام چنان سرد بود که به قول اخوان به اکراه دست را از بغل بیرون می آوردی به ناگاه عشق بر من تابیدن گرفت ....
و چنین شدم که هستم ..
من این حس قشنگو به تو مدیونم ....
در هر صورت منو از دعاهاتون بی نصیب نذارین . ممنــــــــــــــــــــونم
استاد شجریان جایی گفته است: “سازها هم لهجه خاص خود را دارند، لحن خاص خود را دارند. درست مثل زبان…
یک وقتی برای سرگرمی، شاید هم برای پاسخ به یک حس غریزی، وبرای دریافت عمق و ماهیت موسیقی “کرمانجی”، آن را برای مقایسه با سایر موسیقی های معمول، روی “موج نما” می انداختم.
نتیجه به طرز عجیبی شگفت انگیز بود. هرچه بقیه موسیقی ها آرام، ریتمیک و در نوعی چارچوب می چمیدند، موسیقی کرمانجی چونان موج آشفته، سرکش بود و پاشان. با همان غرور، همان پری، همان رسایی و همان پاشانی که در صدای مردم کرمانج، معمولا هست! از تنگنا گریزان، تند، تیز و عاصی. این عصیان، همه هویت من است بعنوان یک کرمانج! عصیان یعنی نه روز مرگی. نه محافظه کاری و نه منفعت طلبی فرصت جویانه. و یعنی صداقت صدق …
چقدر خوشحالم که “کرمانج هستم”… اما چقدر محطاطم در ابراز این خوشحالی… چه، آدم امروز، باید امروزی باشد با پیام دیروزش. ولی نگاه ما کرمانج ها به گمانم در دیروز مانده است هنوز…

گروه رقص جایلان بجنورد
من از نزدیک کار این گروه رو دیدم واقعا عالیه

برای هماهنگی به همین وبلاگ پیام بدید

جشنواره فرهنگ . اقوام ایران زمین .. گرگان ... به همراه گروه هرای
دوستان مدتی نبودم کم کاری منو ببخشید
امیدوارم دوباره بتونم با مطالبی که میزارم جبران کنم . سپاس از مهر شما
بخش گروه نوازی به همراه دف شرکت کردم واسم دعا کنید
در مشهد و بجنورد
توسط نیلوفرخسروی
برای تماس درهمین ویلاگ پیام بگذارید
سال نو را به شما تبریک میگویم و آرزوی بهترین روزهارا دارم
زندگیتان سراسر نوای عشق باد
نوازنده دایره و دف و خواننده:مرجان خوش اندام
نوازنده دوتار:نیلوفرخسروی
خوانندگان: نسترن ابوالحسنزاده(سرپرست گروه) مژگان خوش اندام و مهسا علی طلب

داستان کوراوغلی از جمله داستان های بسیار زیبای محلی است که از قدیم توسط بخشی ها نقل می شد و انسان براستی از شنیدن آن سیر نمی شود...
در ادامه برای شما دوستان عزیز گذارده ام